راهنمای ABCD هرپسویروس گربهای نوع ۱ (FHV-1) |
راهنمای ABCD درباره هرپسویروس گربهای نوع ۱ (FHV-1)
مقدمه و چارچوب سند
توصیههای پیوست توسط هیئت مشورتی اروپایی بیماریهای گربه (ABCD) تدوین شده است. ABCD یک پنل مستقل متشکل از ۱۷ دامپزشک از ده کشور اروپایی با تخصص در ایمنیشناسی، واکسنشناسی و/یا طب گربه است. هدف ABCD تدوین دستورالعملهای پیشگیری و مدیریت بیماریهای عفونی مهم گربه در اروپا بر اساس دانش علمی موجود و واکسنهای در دسترس است. شرکت Merial در شکلگیری ABCD و پشتیبانی مالی از فعالیتهای آن نقش داشته است.
۲. هرپسویروس گربهای نوع ۱
هرپسویروس گربهای نوع ۱ (FHV-1) عامل رینوتراکئیت ویروسی گربه است و در سراسر جهان انتشار دارد. ویروس از خانواده Herpesviridae و زیرخانواده Alphaherpesvirinae و جنس Varicellovirus است. تنها یک سروتیپ برای آن توصیف شده، با این حال حدت بیماریزایی میتواند بین سویهها متفاوت باشد و تفاوتهایی در آنالیز DNA ویروس نیز گزارش شده است.
۲.۱ زیستشناسی ویروس
۲.۱.۱ ویژگیهای ویروس
FHV-1 یک هرپسویروس تیپیک است: ژنوم DNA دو رشتهای درون کپسید ۲۰ وجهی بستهبندی شده و تگومنت پروتئینی و پوشش فسفولیپیدی آن را احاطه میکند. حداقل ده گلیکوپروتئین مختلف روی پوشش وجود دارد. ویروس هم در سلولهای اپیتلیال ملتحمه و دستگاه تنفسی فوقانی و هم در نورونها رشد میکند. عفونت نورونی امکان ایجاد نهفتگی مادامالعمر پس از عفونت اولیه را فراهم میکند. از نظر آنتیژنی با هرپسویروس سگ و هرپسویروسهای فوک ۱ و ۲ مرتبط است، هرچند انتقال بینگونهای شناختهشدهای گزارش نشده است.
ویروس در ۳۷ درجه سانتیگراد طی ۳ ساعت غیرفعال میشود و به اکثر ضدعفونیکنندهها، آنتیسپتیکها و دترجنتهای تجاری حساس است. در دمای پایین میتواند مدت طولانی عفونی باقی بماند (حدود ۵ ماه یا ۱۵۴ روز در ۴ درجه). بقای آن در دمای بالاتر کوتاهتر است (۳۳ روز در ۲۵ درجه، و ۴ تا ۵ دقیقه در ۵۶ درجه).
۲.۱.۲ اپیدمیولوژی
گربه خانگی میزبان اصلی FHV-1 است، اما ویروس از سایر گربهسانان مانند یوز و شیر نیز جدا شده و آنتیبادی در پوماها گزارش شده است. شواهدی از عفونت انسانی وجود ندارد.
پیامد معمول عفونت حاد FHV-1، عفونت نهفته مزمن است و فعالسازی مجدد متناوب باعث دفع ویروس از ترشحات دهانی-بینی و ملتحمه میشود. بهجز در کتِریها، آلودگی محیط معمولاً منبع اصلی انتقال نیست. دو منبع اصلی عفونت شامل دفع ویروس از گربههای در فاز حاد و از ناقلین نهفته در حال فعالسازی مجدد است.
انتقال جفتی در شرایط طبیعی اثبات نشده است. با این حال ملکههای ناقل نهفته میتوانند ویروس را به تولهها منتقل کنند، زیرا زایمان و شیردهی استرسزا بوده و فعالسازی مجدد و دفع ویروس را تحریک میکند. بنابراین تولهها ممکن است خیلی زود و حتی قبل از واکسیناسیون آلوده شوند. پیامد به سطح آنتیبادی مادری (MDA) بستگی دارد: اگر سطح بالا باشد، تولهها از بیماری محافظت شده و عفونت تحتبالینی و نهفتگی ایجاد میشود؛ در نبود MDA کافی، بیماری بالینی رخ میدهد.
در جمعیتهای کوچک و سالم، شیوع دفع ویروس ممکن است کمتر از ۱٪ باشد، اما در جمعیتهای بزرگ بهخصوص همراه با وجود بیماری بالینی، شیوع میتواند به ۱۰ تا ۲۰٪ برسد. در پناهگاهها خطر سرایت بسیار بیشتر است: حتی اگر فقط ۴٪ گربههای واردشونده دفعکننده باشند، یک هفته بعد ۵۰٪ گربههای حاضر ممکن است ویروس دفع کنند. این اعداد احتمالاً بازتاب ماهیت متناوب دفع ویروس در فاز نهفتگی است.
۲.۲ پاتوژنز
ویروس از راه بینی، دهان یا ملتحمه وارد میشود. عفونت لیتیک اپیتلیوم بینی ایجاد کرده و به کیسه ملتحمه، حلق، نای، نایژهها و نایژکها گسترش مییابد. ضایعات با نکروز چندکانونی اپیتلیوم همراه با نفوذ نوتروفیلها و التهاب مشخص میشوند. ویرمی گذرا همراه با سلولهای تکهستهای خون پس از عفونت طبیعی بهندرت دیده میشود؛ این حالت ممکن است استثنائاً در نوزادان یا حیوانات دچار هیپوترمی رخ دهد، زیرا تکثیر ویروس معمولاً به بافتهای با دمای پایینتر محدود میگردد.
دفع ویروس از ۲۴ ساعت پس از عفونت آغاز میشود و ۱ تا ۳ هفته ادامه دارد. بیماری حاد در ۱۰ تا ۱۴ روز برطرف میشود. برخی حیوانات ممکن است ضایعات مزمن در دستگاه تنفسی فوقانی و بافتهای چشمی ایجاد کنند.
طی عفونت، ویروس در امتداد اعصاب حسی انتشار یافته و به نورونها، بهویژه عقدههای سهقلو، میرسد که محل اصلی نهفتگی هستند. تقریباً همه گربههایی که عفونت اولیه را تجربه میکنند ناقل نهفته مادامالعمر میشوند. روش تشخیصی مستقیم برای شناسایی نهفتگی وجود ندارد، زیرا ویروس بهصورت DNA ژنومی در هسته نورونهای نهفته بدون تکثیر باقی میماند. فعالسازی مجدد دفع ویروس بهطور تجربی با گلوکوکورتیکوئیدها در حدود ۷۰٪ گربهها القا میشود. سایر استرسورها شامل شیردهی (حدود ۴۰٪) و جابهجایی به محیط جدید (حدود ۱۸٪) است. بیماری هنگام فعالسازی مجدد «عود» نامیده میشود.
کونژکتیویت میتواند با زخم قرنیه همراه باشد و به سکستر مزمن منتهی شود. کراتیت استرومال یک واکنش ثانویه ایمنیواسطه است که به حضور ویروس در اپیتلیوم یا استروما مرتبط میشود. در برخی موارد آسیب شاخکهای بینی در فاز حاد میتواند زمینهساز رینیت مزمن گردد.
۲.۳ ایمنی
۲.۳.۱ ایمنی غیرفعال از طریق آغوز
تولهها در هفتههای اول زندگی توسط آنتیبادیهای مادری (MDA) از بیماری محافظت میشوند، اما بهطور کلی سطح MDA علیه FHV پایین است. گزارش شده که MDA میتواند ۲ تا ۱۰ هفته پایدار بماند، هرچند مطالعهای جدیدتر نشان داده سطوح MDA پایین بوده و حدود ۲۵٪ تولهها در ۶ هفتگی از نظر MDA منفی به نظر میرسند.
۲.۳.۲ پاسخ ایمنی فعال علیه FHV-1
گلیکوپروتئینهای غشایی هرپسویروسها در القای ایمنی مهماند؛ پس از عفونت، شناسایی آنتیبادیهای خنثیکننده ویروس (VNA) با شناخت گلیکوپروتئینهای FHV همبستگی دارد. همچنین ایمنسازی خرگوش با FHV-gD منجر به تولید تیتر بالای VNA شده و نقش این پروتئینها را در القای VNA تقویت میکند.
ایمنی محکم پس از عفونت طبیعی ایجاد نمیشود؛ معمولاً پاسخ ایمنی از بیماری محافظت میکند اما از عفونت جلوگیری نمیکند و علائم خفیف پس از عفونت مجدد حتی ۱۵۰ روز بعد از عفونت اولیه مشاهده شده است. تیتر VNA پس از عفونت طبیعی اغلب پایین و افزایش آن کند است و حتی ممکن است تا ۴۰ روز پس از عفونت نیز وجود نداشته باشد. VNA احتمالاً در حفاظت علیه عفونت حاد نقش دارد. مکانیسمهای دیگر مانند ADCC و لیز وابسته به کمپلمان نیز گزارش شده است. با این حال، مانند سایر آلفاهرپسویروسها، ایمنی سلولی نقش مهمی دارد؛ نبود آنتیبادی قابلتشخیص در گربههای واکسینه الزاماً به معنای حساسیت به بیماری نیست. از سوی دیگر، سروکانورژن با حفاظت در چالش ویروسی حدتدار همبستگی داشته است. در حال حاضر تست قابل اتکایی برای پیشبینی میزان حفاظت در تکتک گربهها وجود ندارد.
چون FHV پاتوژن دستگاه تنفسی است، پاسخهای مخاطی سلولی و هومورال اهمیت دارند. مطالعات متعدد واکسن داخلبینی، فواید بالینی را از ۲ تا ۶ روز پس از واکسیناسیون نشان دادهاند.
۲.۴ علائم بالینی
| نوع بیماری | پیامدها/ضایعات | تظاهرات بالینی اصلی |
|---|---|---|
| بیماری حاد کلاسیک (سیتولیتیک) | رینیت، کونژکتیویت، زخم سطحی و عمقی قرنیه بهویژه زخم دندریتیک | عطسه، ترشح بینی، پرخونی ملتحمه و ترشح سروزی |
| بیماری حاد غیرتیپیک | بیماری پوستی، ویرمی، پنومونی | زخم و دلمه صورت و بینی، علائم سیستمیک شدید، سرفه، مرگ (بهخصوص تولهها: «fading kittens») |
| بیماری مزمن (ایمنیواسطه) | کراتیت استرومال، رینوسینوزیت مزمن | ادم قرنیه، عروقزایی، نابینایی؛ عطسه و ترشح مزمن |
| بیماریهای مرتبط بدون رابطه علّی قطعی | سکستر قرنیه، کراتیت ائوزینوفیلیک، بیماری عصبی؟، یووئیت | متغیر |
عفونت FHV-1 معمولاً بیماری حاد تنفسی فوقانی و چشمی ایجاد میکند که در تولهگربههای جوان میتواند شدید باشد. تکثیر ویروس باعث فرسایش و اولسر مخاطی شده و رینیت، کونژکتیویت و گاهی بیماری اولسراتیو قرنیه ایجاد میکند؛ زخمهای دندریتیک یک تظاهر بالینی تقریباً اختصاصی محسوب میشوند.
علائم تیپیک شامل تب، افسردگی و بیاشتهایی، ترشح سروزی یا سروسانگوئینوس چشم و/یا بینی، پرخونی ملتحمه، عطسه و کمتر سرفه و ریزش بزاق است. عفونت باکتریایی ثانویه شایع است و ترشحات را چرکی میکند. در برخی تولههای حساس، بیماری شدیدتر بوده و با پنومونی اولیه و حالت ویرمیک همراه میشود که میتواند به مرگ منجر گردد.
علائم کمتر شایع شامل زخمهای دهانی یا درماتیت و زخم پوستی و علائم عصبی است. سقط ممکن است بهندرت بهعنوان علامت ثانویه رخ دهد، اما برخلاف برخی هرپسویروسها پیامد مستقیم تکثیر ویروس نیست.
پس از فعالسازی مجدد و بیماری عودی، برخی گربهها همان بیماری سیتولیتیک حاد را نشان میدهند و برخی دیگر بیماری مزمن چشمی ایمنیواسطه به دنبال حضور ویروس را. شواهد تجربی قوی نشان میدهد کراتیت استرومال همراه با ادم قرنیه، نفوذ سلولهای التهابی و عروقزایی و نهایتاً نابینایی نمونهای از این مکانیسم است.
سکستر قرنیه و کراتیت ائوزینوفیلیک در برخی گربهها با حضور FHV-1 در قرنیه و/یا خون ارتباط داشته، ولی رابطه علّی قطعی نیست زیرا برخی موارد منفی هستند. DNA ویروس در زلالیه گربههای مبتلا به یووئیت با فراوانی بیشتر از گربههای سالم گزارش شده و احتمال نقش FHV-1 در التهاب یووه را مطرح میکند.
رینوسینوزیت مزمن که علت شایع عطسه و ترشح مزمن است با FHV-1 ارتباط داده شده است. DNA ویروس در برخی موارد و نیز در برخی کنترلهای بدون علامت یافت میشود و تحقیقات جدید نشان میدهد ویروس در این گربهها فعالانه تکثیر نمیکند؛ بنابراین ممکن است بیماری توسط عفونت اولیه آغاز و سپس توسط مکانیسمهای ایمنیواسطه و بازسازی التهابی تداوم یابد و با تخریب دائمی شاخکهای بینی و استخوان و عفونت باکتریایی ثانویه پیچیده شود.
اغلب عفونت FHV-1 همزمان با FCV و/یا Chlamydophila felis و Bordetella bronchiseptica و Mycoplasma spp. و سایر میکروارگانیسمها رخ میدهد و یک سندرم چندعاملی تنفسی ایجاد میکند.
۲.۵ تشخیص عفونت هرپسویروس گربهای
۲.۵.۱ روشهای تشخیص مستقیم FHV-1
PCR اکنون روش ترجیحی برای شناسایی FHV-1 در نمونههای بیولوژیک است. جداسازی ویروس اهمیت کمتری یافته اما همچنان در برخی آزمایشگاهها انجام میشود. حساسیت و ویژگی تستها، بهویژه PCR، خوب است اما به دلیل نبود استانداردسازی بین آزمایشگاهها متفاوت میباشد. در این بخش PCR، جداسازی ویروس و ایمونوفلورسانس توصیف میشوند.
۲.۵.۱.۱ شناسایی اسید نوکلئیک
PCR برای شناسایی DNA ویروس در سوابهای ملتحمه، قرنیه یا اوروفارنکس، تراش قرنیه، زلالیه، سکستر قرنیه، خون یا بیوپسیها به کار میرود. PCR معمولی، nested-PCR و real-time PCR بهطور روتین استفاده میشوند. بسیاری از پرایمرها بر اساس ژن تیمیدینکیناز محافظتشده طراحی شدهاند. روشهای مولکولی عموماً حساستر از جداسازی ویروس یا ایمونوفلورسانس غیرمستقیم هستند.
چون مقادیر بسیار کم DNA ویروسی که با PCR قابل شناسایی است ممکن است با بیماری مرتبط نباشد، نتایج PCR باید با احتیاط تفسیر شود. توصیه میشود سیستم PCR دارای کنترل برای شناسایی DNA گربه باشد تا مقدار ماده روی سواب و وجود مهارکنندهها بررسی شود. به علت حساسیت بالا، PCR ممکن است DNA ویروس را در تراش قرنیه و/یا لوزهها نیز نشان دهد که میتواند نشانگر عفونت غیرمولد باشد. ارزش پیشبینیکننده برای عفونت بالینی ممکن است پایین باشد و به حساسیت آزمون، نوع نمونه و جمعیت هدف بستگی دارد.
بسیاری از PCRها قادرند DNA ویروس را در واکسنهای زنده تضعیفشده شناسایی کنند و مشخص نیست در حیوانات واکسینهشده اخیراً تا چه مدت DNA واکسنی قابل شناسایی است. PCR مثبت میتواند نشانگر دفع کمسطح یا نهفتگی باشد و لزوماً به معنی علت بودن ویروس برای علائم نیست، اما امکان عودهای آینده را مطرح میکند. در PCR کمی، بار ویروسی بالا در ترشحات بینی یا اشک به نفع تکثیر فعال و نقش اتیولوژیک است، و شمارش نسخه پایین در تراش قرنیه بیشتر به نفع نهفتگی است.
از نظر عملی، تشخیص مولکولی برای کلینیسینها راحتتر است زیرا فلورسئین با اختصاصیت آزمون تداخل ندارد و نمونهها میتوانند چند روز در دمای محیط ارسال شوند. همچنین امکان شناسایی همزمان پاتوژنهای دیگر مانند Chlamydophila felis و تا حدی FCV را فراهم میکند.
۲.۵.۱.۲ جداسازی ویروس
اگر PCR در دسترس نباشد، جداسازی ویروس جایگزین است. حساسیت آن کمتر از PCR است، اما حضور ویروس قادر به تکثیر را نشان میدهد. در عفونت اولیه، جداسازی از سوابهای ملتحمه، بینی یا حلق یا نمونههای پس از مرگ آسانتر است. در عفونتهای مزمن تشخیص دشوارتر میشود. فلورسئین یا Rose Bengal قبل از نمونهگیری نباید استفاده شود زیرا میتواند تکثیر ویروس را در کشت سلولی مهار کند. نمونهها باید سریع و ترجیحاً سرد ارسال شوند. بهدلیل مشکلات لجستیک، VI بهطور روتین استفاده نمیشود.
۲.۵.۱.۳ آزمون ایمونوفلورسانس (IFA)
پروتئینهای اختصاصی FHV-1 میتوانند در اسمیر یا بیوپسی ملتحمه/قرنیه با IFA شناسایی شوند. مانند VI باید از استفاده فلورسئین پیش از نمونهگیری اجتناب کرد. IFA معمولاً حساسیت کمتری نسبت به PCR دارد، بهویژه در عفونتهای مزمن. ترکیب VI و IFA ممکن است بهتر از هرکدام بهتنهایی باشد، اما به علت حساسیت پایین و تداخل با فلورسئین، برای بیماریهای مزمن چشمی مناسبترین تست نیست.
۲.۵.۲ تشخیص عفونت با سرولوژی
آنتیبادیهای FHV با serum neutralization یا ELISA در سرم، زلالیه و CSF قابل اندازهگیریاند. به دلیل شیوع بالای آنتیبادی ناشی از عفونت طبیعی و واکسیناسیون، وجود آنتیبادی با بیماری یا عفونت فعال همبستگی ندارد و همچنین تفکیک حیوان واکسینه از آلوده ممکن نیست. آنتیبادی خنثیکننده تا ۲۰–۳۰ روز پس از عفونت اولیه قابل تشخیص نیست و تیترها ممکن است در بیماری حاد یا مزمن پایین باشد؛ بنابراین ارزش سرولوژی در تشخیص FHV محدود است.
۲.۶ مدیریت و درمان بیماری
۲.۶.۱ درمان حمایتی
در موارد شدید، بازگرداندن مایعات، الکترولیتها و تعادل اسید-باز (مانند جایگزینی پتاسیم و بیکربنات از دسترفته به علت ریزش بزاق و کاهش خوردن) ضروری است و ترجیحاً وریدی انجام میشود. تغذیه بسیار حیاتی است. بسیاری از گربهها به دلیل از دست دادن بویایی ناشی از گرفتگی بینی یا درد ناشی از زخمهای دهانی غذا نمیخورند. غذا باید نرم/میکس و خوشخوراک باشد و گرمکردن میتواند بوی آن را افزایش دهد. محرکهای اشتها مانند سیپروهپتادین قابل استفادهاند. اگر بیش از سه روز نخورد، گذاشتن لوله تغذیه بینی یا مری توصیه میشود.
برای همه موارد حاد بیماری تنفسی فوقانی، آنتیبیوتیک جهت پیشگیری/درمان عفونت باکتریایی ثانویه توصیه میشود. آنتیبیوتیک وسیعالطیف با نفوذ مناسب به راههای تنفسی انتخاب شود.
مراقبت پرستاری و درمان حمایتی مناسب اهمیت بالایی دارد. ترشحات بینی باید چند بار در روز با سرم فیزیولوژی پاک شده و سپس پماد موضعی استفاده شود. داروهای موکولیتیک مانند برومهگزین میتوانند کمککننده باشند. قطره یا پماد چشمی چند بار در روز قابل استفاده است. نبولایزیشن با سالین برای کاهش دهیدراتاسیون راههای هوایی توصیه میشود. گاهی ویتامینها استفاده میشوند اما ارزش آنها روشن نیست.
۲.۶.۲ درمان ضدویروسی
| دارو | نوع | راه مصرف | اثربخشی در محیط آزمایشگاهی | اثربخشی در بدن | مطالعه کنترلشده | توضیحات |
|---|---|---|---|---|---|---|
| Trifluridine | آنالوگ نوکلئوزیدی | موضعی؛ روز اول هر ساعت، سپس هر ۴ ساعت | عالی | نامشخص | خیر | انتخاب اول درمان موضعی در تظاهرات چشمی؛ در مصرف سیستمیک سمی است. |
| Feline IFN-ω | اینترفرون | سیستمیک/خوراکی/موضعی (طبق دوزهای ذکرشده در متن) | بله | نامشخص | خیر | ایمن و دارای مجوز مصرف در گربه؛ در زمان نگارش مطالعه کنترلشده منتشرشده وجود ندارد؛ در عفونتهای مزمن همراه L-lysine استفاده شده است. |
| Human IFN-α | اینترفرون | تزریقی دوز بالا یا خوراکی دوز پایین (۵–۳۵ واحد روزانه) | بله | بله | بله | کمتر از اینترفرون گربهای زیستفعال است؛ علائم را کاهش میدهد اما دفع ویروس را نه؛ در مزمن همراه L-lysine. |
| L-lysine | آمینو اسید | خوراکی (۲۵۰ mg دوبار در روز یا ۴۰۰ mg روزی یکبار) | بله | بله | بله | ایمن؛ نرخ دفع خودبهخودی ویروس چشمی را در ناقلین نهفته کاهش میدهد. |
| Idoxuridine | آنالوگ نوکلئوزیدی | موضعی؛ ابتدا هر ۲–۴ ساعت | عالی | نامشخص | خیر | درمان موضعی؛ تهیه دشوارتر؛ امکان ساخت محلول ۰/۱٪ توسط داروساز؛ در مصرف سیستمیک سمی. |
| Ganciclovir | آنالوگ نوکلئوزیدی | موضعی | عالی | نامشخص | نامشخص | درمان موضعی با فعالیت آزمایشگاهی خوب علیه FHV. |
| Acyclovir | آنالوگ نوکلئوزیدی | موضعی و خوراکی | ضعیف (ممکن است دوز بالا لازم باشد) | اثر متوسط گزارش شده؛ سمیت سیستمیک | بله | کمترین اثر آزمایشگاهی بین ضدهرپسها؛ در ترکیب با IFN-α انسانی همافزایی گزارش شده است. |
توجه شود بسیاری از داروهای فوق ممکن است بهراحتی در دسترس نباشند یا برای گربه مجوز نداشته باشند. داروهای دیگری نیز پیشنهاد شدهاند اما شواهد مناسب برای اثربخشی آنها وجود ندارد.
۲.۷ توصیههای کلی درباره نوع واکسن و پروتکل واکسیناسیون
عفونت FHV-1 شایع است و میتواند بیماری شدید ایجاد کند؛ بنابراین ABCD توصیه میکند همه گربهها علیه FHV-1 واکسینه شوند. واکسنها با تحریک ایمنی هومورال و سلولی از بیماری بالینی محافظت میکنند، اما مانند بسیاری از عفونتهای موضعی تنفسی، محافظت ۱۰۰٪ ایجاد نمیکنند. در برخی شرایط مانند مواجهه بسیار شدید یا ایمنوساپرشن، انتظار محافظت کمتر میرود. شواهدی وجود دارد که واکسیناسیون میتواند دفع ویروس را کاهش دهد، هرچند الزاماً مانع عفونت نمیشود. واکسنها معمولاً با FCV ترکیب میشوند و انواع زنده تضعیفشده و غیرفعال تزریقی در دسترس است. واکسنهای زیرواحد یا داخلبینی در اروپا در زمان نگارش در دسترس نبودهاند.
واکسن زنده تضعیفشده مقداری پتانسیل بیماریزایی دارد و در صورت تجویز نادرست (مثلاً آئروسل شدن تصادفی یا ریختن روی پوست) به ندرت میتواند بیماری ایجاد کند. ارزش تستهای سرولوژیک در پیشبینی حفاظت مورد بحث است و برخی مطالعات نشان دادهاند حتی بدون سروکانورژن نیز ممکن است حفاظت وجود داشته باشد.
۲.۷.۱ دوره اولیه واکسیناسیون
ABCD توصیه میکند همه بچهگربهها علیه FHV-1 واکسینه شوند. ایمنی مادری میتواند پاسخ به واکسن را مختل کند؛ بنابراین دوره اولیه معمولاً از حدود ۹ هفتگی شروع میشود، هرچند برخی واکسنها برای سن پایینتر مجوز دارند. دوز دوم ۲ تا ۴ هفته بعد و بهگونهای که حدود ۱۲ هفتگی باشد تزریق شود. اگر فاصلهها طولانیتر شوند، اطلاعات کافی وجود ندارد و باید شروع مجدد دوره اولیه مدنظر قرار گیرد. در گربههایی با وضعیت واکسیناسیون نامشخص نیز دو تزریق با فاصله ۲ تا ۴ هفته توصیه میشود.
۲.۷.۲ یادآور
واکسیناسیون علیه FHV-1 از بیماری جلوگیری کرده و دفع ویروس و عود را کاهش میدهد. با وجود اختلاف نظر درباره فواصل یادآور، ABCD با توجه به شواهد موجود توصیه میکند در اغلب گربهها یادآور سالانه انجام شود، بهجز گربههای کمخطر (مثل کاملاً داخل خانه و بدون تماس با گربههای دیگر) که در آنها فاصله سهساله پیشنهاد میشود. تصمیم باید بر اساس تحلیل ریسک-فایده باشد، اما یادآور سالانه برای گربههای در معرض خطر بالا مهم است (پانسیونها، گربههای مولد و …).
مطالعات تجربی و سرولوژیک نشان میدهد در اغلب گربههای واکسینه، ایمنی بیش از یک سال پایدار است، اما درصد قابل توجهی استثناء هستند. در مطالعات میدانی، تقریباً ۳۰٪ گربهها تیتر قابل تشخیص علیه FHV ندارند و حدود ۲۰٪ پاسخ یادآور (anamnestic) پس از تزریق یادآور نشان نمیدهند. اگر یادآور عقب افتاده باشد، اگر فاصله کمتر از سه سال باشد یک تزریق کافی است؛ اگر بیش از سه سال باشد دو تزریق برای حفاظت بهتر مدنظر قرار گیرد. تعویض برند واکسن برای یادآور قابل قبول است. گربهای که از بیماری مرتبط با FHV بهبود یافته ممکن است حفاظت مادامالعمر نداشته باشد، و چون در اغلب موارد عامل دقیق مشخص نشده، واکسیناسیون پس از بهبود معمولاً توصیه میشود.
۲.۸ کنترل بیماری در شرایط خاص
۲.۸.۱ پناهگاهها
FHV-1 در پناهگاهها مشکل مهمی است. مدیریت برای جلوگیری و محدودکردن انتقال به اندازه واکسیناسیون اهمیت دارد. در پناهگاههایی که گربههای ورودی مخلوط میشوند، نرخ عفونت بالا است. گربههای جدید باید دو هفته اول قرنطینه شوند و بهصورت انفرادی نگهداری شوند مگر آنکه از یک خانه باشند. طراحی و مدیریت پناهگاه باید برای جلوگیری از انتقال متقاطع باشد. گربههای جدید پس از ارزیابی سلامت و نبود منع واکسن، هرچه سریعتر واکسینه شوند. در خطر بالا یا سابقه اخیر FHV-1، واکسن زنده تضعیفشده ممکن است به دلیل ایجاد حفاظت زودتر ترجیح داده شود. در بروز عفونت تنفسی حاد در پناهگاه، تشخیص قطعی و افتراق FHV-1 و FCV میتواند در انتخاب اقدامات پیشگیرانه کمک کند.
۲.۸.۲ مراکز پرورش
FHV-1 میتواند مشکل عمده در مراکز پرورش باشد. عفونت اغلب در تولههای قبل از از شیرگیری رخ میدهد و معمولاً در ۴ تا ۸ هفتگی همزمان با کاهش ایمنی مادری ظاهر میشود. منبع عفونت اغلب مادر ناقل است که پس از استرس زایمان و شیردهی فعالسازی مجدد نشان میدهد. عفونت در این سن میتواند شدید باشد و همه تولههای یک لیتر را درگیر کند. مرگومیر ممکن است رخ دهد و برخی بهبودیافتهها عوارض مزمن بهویژه رینیت مزمن خواهند داشت.
واکسیناسیون ملکه مانع ناقل شدن او نمیشود، اما اگر تیتر آنتیبادی ملکه خوب باشد، انتقال ایمنی مادری قوی از طریق آغوز و حفاظت ماه اول زندگی بهتر خواهد بود. بنابراین یادآور ملکه برای تقویت MDI میتواند لازم باشد و بهتر است قبل از جفتگیری انجام شود. واکسیناسیون در بارداری اگر از قبل فراموش شده باشد قابل بررسی است، هرچند واکسنها برای بارداری مجوز ندارند و در این حالت واکسن غیرفعال از نظر ایمنی ترجیح داده میشود.
مدیریت پرورش کلیدی است: زایمان در ایزولاسیون، عدم اختلاط لیتر با سایر گربهها تا تکمیل واکسیناسیون، و در لیترهای پرخطر واکسیناسیون زودهنگام. کمترین سن دارای مجوز برای برخی واکسنها ۶ هفته است، ولی ممکن است تولهها زودتر حساس شوند و واکسیناسیون از حدود ۴ هفتگی قابل بررسی است و معمولاً هر ۲ هفته تکرار میشود تا دوره اولیه استاندارد انجام شود. از شیرگیری زودرس و ایزولاسیون از حدود ۴ هفتگی نیز راهکار جایگزین است. تست قابل اتکایی برای شناسایی ملکه ناقل و پیشبینی انتقال به تولهها وجود ندارد.
۲.۸.۳ واکسیناسیون گربههای دچار نقص ایمنی
واکسنها ممکن است در حیوانات با نقص قابل توجه ایمنی پاسخ مناسب ایجاد نکنند. این وضعیتها شامل بیماری سیستمیک، نقص ایمنی ویروسی، سوءتغذیه، نقص ایمنی ژنتیکی، مصرف داروهای سرکوبگر ایمنی و استرس شدید و طولانی است. تا حد امکان باید از مواجهه با عوامل عفونی جلوگیری شود، اما گاهی واکسیناسیون برای حفاظت لازم است. معمولاً واکسن غیرفعال از نظر ایمنی ترجیح داده میشود، هرچند شواهد قطعی برای این توصیه ذکر نشده است.
۲.۸.۳.۱ گربههای FIV مثبت
گربه FIV مثبتِ از نظر بالینی سالم باید علیه FHV-1 محافظت شود. رویکرد مؤثر، نگهداری داخل منزل و محدودکردن تماس است. اگر ممکن نباشد، واکسیناسیون قابل بررسی است. نگرانیهایی درباره تأثیر واکسن بر پیشرفت بیماری مطرح شده، اما ممکن است سود حفاظت بر خطر احتمالی بچربد. در FIV مثبت با مشکلات بالینی کنترلشده و وضعیت پایدار، واکسیناسیون برای حفظ حفاظت قابل بررسی است. در گربه بیمار با مشکلات مرتبط با FIV، واکسیناسیون مانند هر بیمار سیستمیک ممنوع است.
۲.۸.۳.۲ گربههای FeLV مثبت
اصول مشابه FIV است. اگر علائم بالینی مرتبط با FeLV وجود دارد واکسیناسیون ممنوع است؛ اگر گربه از نظر بالینی سالم باشد و نتوان مواجهه با FHV-1 را پیشگیری کرد، واکسیناسیون برای حفظ حفاظت قابل بررسی است.
۲.۸.۳.۳ بیماری مزمن
یادآور واکسن در گربههای مبتلا به بیماریهای مزمن پایدار مانند پرکاری تیروئید و بیماری کلیوی باید ادامه یابد؛ این گربهها غالباً مسن هستند و پیامدهای عفونت برایشان شدیدتر است.
۲.۸.۳.۴ دریافتکنندگان کورتیکواستروئید یا سایر سرکوبگرهای ایمنی
در گربههایی که کورتیکواستروئید دریافت میکنند، واکسیناسیون باید با دقت بررسی شود. بسته به دوز و مدت، کورتیکواستروئیدها میتوانند پاسخ ایمنی را سرکوب کنند. اثر دقیق آن بر کارایی واکسن در گربه مشخص نیست، اما در صورت امکان باید از مصرف همزمان کورتیکواستروئید در زمان واکسیناسیون اجتناب شود.
۲.۹ منابع
فهرست منابع طبق متن اصلی (به زبان انگلیسی) آورده میشود:
یادداشت
© متن منبع: European Advisory Board on Cat Diseases (ABCD), July 2006. این صفحه، بازنویسی HTML و ترجمه فارسی برای استفاده آموزشی/بالینی است.